اهل حق اهل سنت والجماعت

این وبلاگ برای نجات جوانان اهل سنت از لامذهبیت ایجاد گشته است امیدوارم تمامی اهل سنت همکاری لارم را داشته باشند

اهل حق اهل سنت والجماعت

این وبلاگ برای نجات جوانان اهل سنت از لامذهبیت ایجاد گشته است امیدوارم تمامی اهل سنت همکاری لارم را داشته باشند

روش امام ابوحنیفه در استنباط مسائل و تدوین فقه

روش امام ابوحنیفه برای استنباط مسائل از این قرار بود که اولا از قرآن استنباط می نمود و اگر حکم را در قرآن نمی یافت به سنت نبوی و در صورت نیافتن در آن به آثار صحابه « رضی الله عنهم» و در آخر قیاس مراجعه می کرد. او از نگاهی ژرف و روش در قرآن وسنت نبوی برخوردار بود و علاوه از دریافت حدیث قوی وضعیف ٬ صحیح ٬ مشهور وآحاد نگاهی عمیق به آخرین امری که حضرت رسول الله (ص) بر آن جهان را وداع کرده بود می انداخت. و در امور جزئی که تا آن زمان و جود نداشتند و امکان اتفاق افتادنشان در آینده بود نیز به بحث وبررسی می پر داخت و روش او این بود که در هیچ امری به تنهایی تصمیمی اتخاذ نی کرد بلکه جلسه برگزار میشد و اساتید و شاگردان و متخصصان صحاب نظر و آگاه آن فن به بحث و ارایه دلائل خود می پرداختند. و همه اعضا در پرتو قرآن و احادیث نبوی و آثار صحابه و اجماع و قیاس با استقلال و آزادی کامل نظریات خود را مطرح می نمودند. و چه بسا گاهی برخی از شاگردان با نظریه امام ابوحنیفه به مخالفت می پرداختند .

روش امام ابوحنیفه برای استنباط مسائل از این قرار بود که اولا از قرآن استنباط می نمود و اگر حکم را در قرآن نمی یافت به سنت نبوی و در صورت نیافتن در آن به آثار صحابه « رضی الله عنهم» و در آخر قیاس مراجعه می کرد. او از نگاهی ژرف و روش در قرآن وسنت نبوی برخوردار بود و علاوه از دریافت حدیث قوی وضعیف ٬ صحیح ٬ مشهور وآحاد نگاهی عمیق به آخرین امری که حضرت رسول الله (ص) بر آن جهان را وداع کرده بود می انداخت. و در امور جزئی که تا آن زمان و جود نداشتند و امکان اتفاق افتادنشان در آینده بود نیز به بحث وبررسی می پر داخت و روش او این بود که در هیچ امری به تنهایی تصمیمی اتخاذ نی کرد بلکه جلسه برگزار میشد و اساتید و شاگردان و متخصصان صحاب نظر و آگاه آن فن به بحث و ارایه دلائل خود می پرداختند. و همه اعضا در پرتو قرآن و احادیث نبوی و آثار صحابه و اجماع و قیاس با استقلال و آزادی کامل نظریات خود را مطرح می نمودند. و چه بسا گاهی برخی از شاگردان با نظریه امام ابوحنیفه به مخالفت می پرداختند . حتی بعضی از آنان استاد و پیشوای خود  ٬حضرت امام ابوحنیفه را این گونه مورد خطاب قرار داده و می گفتند : شما ای استاد در انی دلیل دچار اشتباه شده اید !!. و کار بجایی رسیده بود که عده ایی از مردم به امام می گفتند : چرا این ها را از اینهمه  جرات وجسارت نسبت به خودتان باز نی دارید؟ امام پاسخ داد : من خودم این آزادی را به آ ها داده ام و آنان را به این امر عادت داده ام تا از کسی متاثر ومرعوب نگردند ٬ در گفتار ونظریات خود آزاد و مستقل باشند با آزادی کامل به نقد و و بررسی اقوال دیگران بپردازند تا قضیه کاملا روش گردد . در چنین فضایی آزاد هر یکی از اعضای مجلس به طرح نظریاتش می پرداخت . اگر در مسئله اتفاق نظر می شد آن گاه مسئله مورد بحث ٬ مکتوب و مدون می گشت و اگر اتفاق آراء حاصل نمی شد بحث وتبادل نظر ادامه می یافت و حتی گاهی این بحث روزها وهفته ها ادامه پیدامی کرد تا اینکه همه بر یک نظر و قول متفق می شدند آنگاه اجماع شان تدوین می شد.و اگر بر یک قول اتفاق نظر نی شد در این هنگام اجتماع مخصوصی به ریاست امام (ره) برگزار می گردید و امام نظریه خود را با ارائه دلایل در رابطه با آن مسئله ابراز می کرد و همه شاگردان به اقوالش گوش می داندند اگر با گفته امام موافق و قانع می شدند مسئله خاتمه می یافتو بعنوان اجماع به تصویب می رسید و اگر اعضاء به نظریات خود اصرار می ورزیدند در این صورت همه آراء و نظریات در رابطه با آن مسئله ذکر می گردید. بدین ترتیب امام ابوحنیفه در طول 22 سال توانست احکام اسلامی را جمع آوری و تدوین نماید که این کتب ومجموعه ها حاوی هشتاد و سه هزار مسئله و بند بودند و به نام امام ابوحنیفه مشهور گشته اند از این مجموعه سی و هشت هزار مسئله مربوط به عبادات و چهل و پنج هزارمربوط به معاملات و احکام جنایی بود. این قوانین مدون و کتب٬ مورد استفاده علماء و حکام مناطق مختلف در آن زمان قرار گرفتند و در محاکم رسمی نیز از مقبولیت خاصی برخورداربودند و در تمام دادگاههای رسمی احکام در پرتو این مجموعه ها صادر می شد . حضرت یحیی بن آدم (ره) می گوید: « قضی به الخلفاء و الائمة و الحکام و استقر علیه الامر»( مناقب الموفق2/41) خلفاء و حکام و ائمه براساس فقه مدون امام قضاوت می کردند و تا آخر به همین شیوه عمل می شد.

حضرت محمد بن اسحاق ندیم در الفهرست می نویسد: در خشکی و دریا ٬ در شرق و غرب ٬ دور و نزدیک ٬ در همه جاعلم ثمره تدوین امام ابوحنیفه (ره) است . برخی از ائمه چنین اظهار داشته اند که حضرت امام ابوحنیفه از چنان یاران وشاگردانی برخوردار بوده که هیچ یک از ائمه مشهور اسلام چنین شاگردان و یارانی نداشته اند و علماء و مردم در تشریح احادیث متشابه و تخریج و استنباط مسائل و احکام و حوادث جدید و قضایا معاصر از هیچ کسی دیگر مانند شاگردان امام بهره نبرده اند. ( خیرات الحسان ص 57).

روش امام ابوحنیفه در تدوین فقه

امام ابوحنیفه (ره) برای انجام این کار مهم از میان هزاران شاگردش چهل تن از افراد باهوش و نابغه از هر علم و فن را انتخاب نمود و شورایی مشورتی ترتیب داد که نام اعضای آن عبارتند از:

1-   امام زفر بن هذیل متوفی سال 158 هــ.

2-   امام مالک بن مغول متوفی سال 159 هــ.

3-   امام داود طائی متوفی سال 160 هــ.

4-   امام مندل بن علی متوفی سال 160 هــ.

5-   امام نضر بن عبدالکریم متوفی سال 169 هــ.

6-   امام عمر بن میمون متوفی سال 171هــ.

7-   امام حبان بن علی متوفی سال 172 هــ.

8-   امام ابوعصمه متوفی سال 173 هــ.

9-   امام زهیر بن معاویه متوفی سال 173 هــ.

10-           امام قاسم بن معین متوفی سال 175 هــ.

11-           امام حماد بن ابی حنیفه متوفی سال 176 هــ.

12-           امام هیاج بن بسطام متوفی سال 177 هـــ.

13-           امام شریک بن عبدالله متوفی سال 178 هــ.

14-           امام عافیه بن یزید متوفی سال 180 هـــ.

15-           امام عبدالله بن مبارک متوفی سال 181 هــ.

16-           امام ابویوسف متوفی سال 182 هـــ.

17-           امام محمد بن نوح متوفی سال 183 هـــ.

18-            امام هشیم بن بشیر سلمی متوفی سال 183 هـــ.

19-           امام ابوسعید یحیی بن زکریا سال 187 هـــ.

20-           امام فضیل بن عیاض متوفی سال 187 هـــ.

21-           امام اسد بن عمرو متوفی سال 188 هــ.

22-           امام محمد بن حسن متوفی سال 189هــ.

23-            امام علی بن مسهر متوفی سال 189 هــ.

24-           امام یوسف بن خالد متوفی سال 189 هـــ.

25-           امام عبدالله بن ادریس متوفی سال 192 هـــ.

26-           امام فضل بن موسی متوفی سال 192 هــ

27-           امام علی بن طبیان متوفی سال 192هــ.

28-           امام حفض بن غیاث متوفی سال 194 هــ.

29-           امام وکیع بن جراح متوفی سال 197 هــ.

30-           امام هشام بن یوسف متوفی سال 197 هــ.

31-            امام یحیی بن سعد القطان متوفی سال 198 هــ.

32-            امام شعیب بن اسحاق متوفی سال 198 هـــ.

33-           امام ابوحفص بن عبدالرحمن متوفی سال 199هــ.

34-           امام ابومطیخ بلخی متوفی سال 199 هــ.

35-           امام خالد بن سلیمان متوفی سال 199 هــ.

36-           امام عبدالحمید متوفی سال 203 هــ.

37-           امام حسن بن زیاد متوفی سال 204 هــ.

38-           امام ابوعاصم النبیل متوفی سال سال 212 هــ.

39-           امام مکی بن ابراهیم متوفی سال 215 هــ.

40-           امام حماد بن دلیل متوفی سال215 هــ.

همه افراد فوق ٬ فقیه و از بصیرت و شناخت بالایی برخردار بودندو به درجه اجتهاد  نایل گشته بودند .علاوه از این انجمن ٬ کمیسیونی متشکل از شاگردان ارشدش که به درجه عالی در فقه و حدیث واجتهاد دست یافته بودند انتخاب نمودند که اعضای مهم آن عبارت بودند از : امام ابویوسف ٬ امام زفر ٬ داود ٬ یوسف بن خالد ٬ یحیی بن زکریا زائده ٬ امام محمد ٬ عبدالله بن مبارک و خود حضرت امام ابوحنیفه رحمهم الله.

درباره این کمیسیون تدوین فقه حضرت وکیع بن جراح محدث مشهور و استاد امام شافعی (ره) چنین اظهار نظر می فرماید: چگونه ممکن است در کاری که امام ابوحنیفه آغاز نموده اشتباه یا فراموشی رخ دهد در حالیکه محدثین بزرگ و دانشمندان ماهر علم عربی و پارسایان و زاهدان بزرگ مانند امام ابویوسف و حفص بن غباث و حبان و مندل  قاسم بن معین بن عبدالرحمن بن عبدالله بن مسعود (رض) و داود بن نظیر طائی و فضیل بن عیاض او را در این راه همراهی می کنند. کسی که همراهانش چنین افراد ماهر وچیره دست در فنون خود باشند امکان ندارد از راه حق منحرف گردد.

منبع: روش امام ابوحنیفه در تدوین فقه/مولوی محمد حقانی1430هــ.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد